سرنوشتمان چنین بود مابادنیاامدیم دنیابامانیامد
قانون توتنهایی من است وتنهایی من قانون عشق
ببخش......... برای همه ی روزهای تنهایی ات مرا ببخش برای همه ی شبهایی که بودی اما من نبودم مرا ببخش برای همه ی احساسی که دادی و جوابی و نگرفتی مرا ببخش برای همه ی غصه هایت که نبودم آرامت کنم مرا ببخش برای همه ی دلخوری هایت همه ی دلهره هایت دل نگرانی هایت همه ی بچگی هایم سخت گیری هایم بی حوصله گی هایم مرا ببخش برای بی تفاوتی هایم مرا ببخش برای همه ی 2160 روز مرا ببخش برای سردی هایم مرا ببخش یادمان باشد؛ كسي كه به فكر انتقام است ؛ هميشه زخمهاي خود را تازه نگه ميدارد. یادمان باشد كه امروز روز ديگري ست ؛ پس هرگز امروزمان را بر اساس خاطره تلخ ديروز داوري نکنیم تا فردایمان تباه نشود . يادمان باشد كه به راحتي ميشه يك دوستي را با زبان خوش حفظ كرد اما به سختي ميشه به آن معنا داد.براي معنا بخشيدن به دوستي محبت لازم است نه زبان. يادمان باشد ممكن است هرتلاشي خوشبختي به دنبال نداشته باشه ؛ اما هيچ خوشبختي بدون تلاش بدست نمياد . يادمان باشد زندگي كوتاهتر از آن است كه به خصومت بگذرد. فرصت هايمان رابراي مهرباني به سادگي از دست ندهيم . بخاطر بسپاريم حضور هیچ کس در زندگی ما اتفاقی نیست ، خداوند در هر حضوری رازی را برای کمال ما پنهان کرده است ، خوشا به حال ما اگر آن راز را در یابیم. همواره به ياد داشته باشیم تا درست عمل کنیم چرا كه ابليس در جزئيات سکونت دارد يادمان باشد زندگی دفتری از خاطره هاست .. یک نفر در دل شب..یک نفر در دل خاک یک نفر همدم خوشبختیهاست... یک نفر همسفر سختیهاست...چشم تا باز کنیم عمرمان می گذرد، ما همه همسفریم... کمی خسته سکوتم را معجزه ای بدان برای زندگی آرامت ! سکوت کرده ام .... درست به بلندی عمرتو آدم ها می آیند… …! مرا ببخش بخاطر هر انچه كه مي توانستم انجام بدهم اما كوتاهي كردم مرا ببخش بخاطر هر انچه كه نمي بايست انجام بدهم اما انجام دادم در يك جمله مرا با همه وجود بخاطر همه چيز ببخش..... همه ی خنده های تلخ امروزم را میدهم یکی از گریه های شیرین کودکی ام را پس بده... مـــــــا، بعضی وقت ها دوست دارم وقتی بغضم میگیره خدا بیاد پایین اشکامو پاک کنه ! دستمو بگیره بگه : آدما اذیتت می کنن .؟! بیا بریم پیش خودم . . . در کودکی در کدام بازی ، راهت ندادند ، یادم باشد امشــب باران بود.......!!! آمدم نبودی...... آمدی نبودم..... و مسلما این آخرین دیدارمان بود.... گرفتار سکوتی سرد و سنگینند... وچشمانم...که تا دیروز از عشقت می درخشیدند نمیدانی چه غمگینند... چراغ روشن شب بود برایم...چشمهای تو ! نمیدانم چه خواهد شد ؟! پر از دلشوره ام ...بی تاب و دلگیرم... کجا ماندی که من بی تو هزاران بار در هر لحظه میمیرم... دستم را بالا می برم مرا به آسمان یا به ماه یا خورشید یا به هر چیزی که خدا زیبا آفریده نیازی نیست چرا که خدا همه را یکجا به من داد تو را به من داد ... بگذار همه بدانند چه قدر دلم میخواست روی شانههای تو به خواب روم. تو آرام بلند شدی٬ دستهايم را از هم گشودی٬ موهای پريشانم را شانه زدی. حالا اين دخترک کوچک که مدام تو را میخواهد خستهام کرده است. او حرفهای مرا نمیفهمد. بيا و برايش بگو که ديگر باز نخواهی گشت ! بـــه زِنــــدگـــيـــم پــــوز خـــــنـــد نـــزن
کمی از یادها رفته
خدا هم ترکمان کرده
خدا دیگر کجا رفته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خودشان را نشان می دهند…
وقتی که برایت مهم نیست…
اصرار می کنند!
اصرار برای اثبات وجودشان،
برای اثبات بودنشان…
و ماندنشان!
اصرار می کنند که تو نیز باشی همراهشان…
همان آدم ها،
وقتی که پذیرفتی بودنشان را ،
ماندنشان را…
وقتی که باورشان کردی…
می روند!
به بهانههای پوچ!
به بیبهانگی!
به سادگی!
می روند…
می روند…
و مهتاب می ماند با باوری که
نســـــلی هستیم کــــه،
بهـــــــترین حــــــــرفهــــــای زندگــــــیمان را نگفتیـــــم…
تایــــــپ کردیـــــــــم
که امروز ، اینقدر دیوانه وار ،
تشنه ی “بازی کردن” با آدم هایی؟!
بعضــــی از آرزوهــایم را دم در بگـــذارم
تا رفــتــگر با خــود ببرد
مابـقــی را هـم نـقـــدا با خـود به گــــور می بــرم
مـــــــــــــابــــــــــقـــــــــــی
هـمان آرزوی با تو بـــودن است...
نتــــرس جانـــم!!!
حـتـی آرزوی با تو بودن را هم به کسی نمی دهـــم...
و آسمان را پایین می کشم
می خواهم بزرگی زمین را نشان آسمان دهم !
تا بداند
گمشده ی من
نه در آغوش او . . .
که در همین خاک بی انتهاست
آنقدر از دل تنگی هایم برایش خواهم گفت
تا سرخ شود . . .
تا نم نم بگرید . . .
آن وقت رهایش می کنم
و می دانم
کسی هرگز نخواهد دانست
غم آن غروب بارانی
همه از دلتنگی های من بود . .... . !
تا کمی کم شود این همه بار . . .
بعد بلند شود و برود نه نصیحتی نه . . .
انگار نه انگار . . . !
روزي کــســـي را داشــتـــم
کــه بـــا تـَـمــامِ وجــود صِــدايــم مــيــکــرد...
"عـــشــــقـم "
Power By:
LoxBlog.Com |