سرنوشتمان چنین بود مابادنیاامدیم دنیابامانیامد

قانون توتنهایی من است وتنهایی من قانون عشق

درد من،درد تنهايي نيست

وقتي كبوتر با كبوتر همراه نيست!!!

درد من،درد تنهايي نيست

وقتي عشق،انسانيت زنده نيست!!!

درد من،درد تنهايي نيست

وقتي معلم فكر درس نيست!!!

درد من،درد تنهايي نيست

وقتي كسي دنبال روزي حلال نيست!!!

درد من،درد تنهايي نيست

وقتي دوستي بي غل و غش نيست!!!

درد من،درد تنهايي نيست

وقتي ميزبان با مهمان خوشرو نيست!!!

درد من،درد تنهايي نيست

وقتي كودك با پدر همراه نيست!!!

درد من،درد تنهايي نيست

وقتي اب در چشمه ها جاري نيست!!!

درد من،درد تنهايي نيست

وقتي غذا در كاسه مادر نيست!!!

درد من،درد تنهايي نيست

وقتي محبت گم شده،پر نور نيست!!!

درد من،درد تنهايي نيست

وقتي اميد و ارزو همراهمان نيست!!!

درد من،درد تنهايي نيست

وقتي كسي فكر همسايه هم نيست!!!

درد من،درد تنهايي نيست

وقتي ثروت عادلانه تقسيم نيست!!!

درد من،درد تنهايي نيست

وقتي باد بر خرمن پيرمرد نيست!!!

درد من،درد تنهايي نيست

وقتي دوستي با صداقت همراه نيست!!!

درد من،درد تنهايي نيست

وقتي  زن همسايه دلبسته شوهر نيست!!!

درد من،درد تنهايي نيست

وقتي مرد با همسرش يك رو نيست!!!

درد من،درد تنهايي نيست

وقتي او فكر ميكند مرا دردي نيست!!!

درد من،درد تنهايي نيست

وقتي كه گويد قلب تو پاك نيست!!!

درد من،درد تنهايي نيست

وقتي كه گويد....ديگر مهم نيست!!!

درد من،درد تنهايي نيست

وقتي دلبر و دلدار همراه نيست!!!

درد من،درد تنهايي نيست

وقتي عدالت با همه يكسان نيست!!!

درد من،درد تنهايي نيست

وقتي نان خالي پاي سفره نيست!!!

درد من،درد تنهايي نيست

وقتي پاك بودن رايج دلها نيست!!!

درد من،درد تنهايي نيست

وقتي  مرد تنها با دلبرش نيست!!!

درد من،درد تنهايي نيست

وقتي دخترك دلبسته و راهي نيست!!!

درد من،درد تنهايي نيست

وقتي شور و شوق است و وصالي نيست!!!

درد من،درد تنهايي نيست

وقتي نامردي بسيار و مردانگي نيست!!!

درد من،درد تنهايي نيست

وقتي حرف بسيار و قولي پاي ان نيست!!!

درد من،درد تنهايي نيست

وقتي خستگي بسيار و خواب راحتي نيست!!!

درد من،درد تنهايي نيست

وقتي شرم در چشمان كسي نيست!!!

درد من،درد تنهايي نيست

وقتي از ادب ، انسانيت خبري نيست!!!

درد من،درد تنهايي نيست

وقتي در مسير زندگي اختياري نيست!!!

درد من،درد تنهايي نيست

وقتي وابسته مي سازي و راهي نيست!!!

درد من،درد تنهايي نيست

وقتي گناهم واضح و بخششي در كارنيست!!!

درد من،درد تنهايي نيست

وقتي مهتاب را همدمي نيكو نيست!!!

نوشته شده در شنبه 31 فروردين 1392برچسب:,ساعت 9:32 AM توسط ادم وحوا| |

زندگي بازي شده

عشق رنگ و لعابي شده

زندگي بازي شده

دوستي ها خاله خرسي شده

زندگي بازي شده

هرزگي در هر نگاه،جاري شده

زندگي بازي شده

معرفت يار سوالي شده

زندگي بازي شده

محبت و معرفت هم كم شده

زندگي بازي شده

دل ها پر از هوس ها شده

زندگي بازي شده

دخترك ناز،عروسك شده

زندگي بازي شده

مرد نگو كه نامرد شده

زندگي بازي شده

سوال بيجا،سوال هر مرد شده

زندگي بازي شده

معرفت دل،كمي ارزو شده

زندگي بازي شده

شرم و حيا نيست،پر شده

زندگي بازي شده

مجنون بي اراده،خسته شده

زندگي بازي شده

فرهاد،كوه نكنده خسته شده

زندگي بازي شده

گناه و هوس،تو قلبا حاكم شده

زندگي بازي شده

مذهب و دين در هياهو گم شده

زندگي بازي شده

يار زديدار يار خسته شده

زندگي بازي شده

وفا سوخت و بر باد شده

زندگي بازي شده

كار همه هوسبازي شده

زندگي بازي شده

گوهر راستي، بر دار شده

زندگي بازي شده

ادم بي شرم عزيز هم شده

زندگي بازي شده

شرط ادب دورويي شده

زندگي بازي شده

دوست كجاست؟گم شده

زندگي بازي شده

عفو و گذشت چه كم سو شده

زندگي بازي شده

دفتر عشق برگ-برگ شده

زندگي بازي شده

هر كي دروغ بگه،عزيزتر شده

زندگي بازي شده

درخواست نابجا،چه بسيار شده

نوشته شده در جمعه 30 فروردين 1392برچسب:,ساعت 1:46 PM توسط ادم وحوا| |

من زنی را میشناسم

که هر روز در مطبخ غبار گرفته ی خانه اش غم میپزد

مردی را میشناسم که شب هنگام
...
شرمنده به منزل میرود و لباس خاکی افکارش را

بر چوب رختی ارزوها اویزان میکند

کودکی را میشناسم

که هر صبح نگاهی به کفش های پاره اش می اندازد و

خدا را شکر میکند که باران نبارید

دخترک مو بافته ای را میشناسم که هر شب خواب

عروسک های پشت ویترین را میبیند

افکارم خسته از تمام حوادث سکوت میکند ...
نوشته شده در پنج شنبه 29 فروردين 1392برچسب:,ساعت 9:55 PM توسط ادم وحوا| |

اگر به دنياي كودكي خود فكر كنيد از خيلي چيزها خنده اتان مي گيرد:

 از اينكه دنيايتان در يك توپ گرد پلاستيكي يا يك عروسك پلاستيكي خلاصه مي شد!!!

از اينكه وقتي پدرتان سر كار بود خوشحال بوديد چون مي توانستيد در كوچه بازي كيند!!!

و....

ولي حالا جوان شده ايد و با طرز تفكر متفاوتي به دنيا نگاه مي كنيد:

عشق را تجربه مي كنيد و از ان لذت مي بريد!!!

دنبال كسي هستيد كه نيمه گم شده شما باشد!!!

گاهي اوقات ارامش را در دعاي حتي بي اجابت دوستانتان پيدا مي كنيد!!!

و.....

و به يقين وقتي كه وارد دنياي ميانسالي شويد از خيلي چيزهاي جواني خنده اتان مي گيرد:

از اينكه در دانشگاه چه جواني هايي كرده اي كه الان حتي تصورش متعجبت مي كند!!!

از اينكه ارامش واقعي جاي ديگري بود و شما در جاي ديگر جستجويش مي كردي!!!

و....

دوستان و... همه مي توانند راهي باشند براي رسيدن به ارامش! ولي الزاما انها خود ارامش نيستند! چون ارامش واقعي وقتي وجود دارد كه احساست و منطقت هر دو با هم حكم به خوب بودن تو بدهند!

نوشته شده در پنج شنبه 29 فروردين 1392برچسب:,ساعت 2:2 PM توسط ادم وحوا| |

برایم دعا کن!اجابتش مهم نیست.نیازمن ارامشی است ک بدانم تو ب یادمنی!
نوشته شده در یک شنبه 25 فروردين 1392برچسب:,ساعت 6:49 PM توسط ادم وحوا| |

ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﻯ ﻳﮏ ﻧﻔﺮ ﺗﻨﮓ ﺍﺳﺖ ...
ﻧﻪ ﻣﻴﺪﺍﻧﻢ ﻧﺎﻣﺶ ﭼﻴﺴﺖ؛ ﻧﻪ ﻣﻴﺪﺍﻧﻢ ﭼﻪ ﻣﻴﮑﻨﺪ ...
ﺣﺘﻰ ﺧﺒﺮﻯ ﺍﺯ ﺭﻧﮓ ﭼﺸﻤﻬﺎﻳﺶ ﻫﻢ ﻧﺪﺍﺭﻡ ...
ﺭﻧﮓ ﻣﻮﻫﺎﻳﺶ ﺭﺍ ﻧﻤﻴﺪﺍﻧﻢ؛ ﻟﺒﺨﻨﺪﺵ ﺭﺍ ...
ﻓﻘﻂ ﻣﻴﺪﺍﻧﻢ ﮐﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺎﺷﺪ، ﺍﻣﺎ ﻧﻴﺴﺖ ...
...

نوشته شده در یک شنبه 25 فروردين 1392برچسب:,ساعت 11:44 AM توسط ادم وحوا| |

یک بار دختری حین صحبت با پسری که عاشقش بود ازش پرسید
چرا دوستم داری؟ واسه چی عاشقمی؟
دلیلشو نمیدونم ...اما واقعا"‌دوست دارم
تو هیچ دلیلی رو نمی تونی عنوان کنی... پس چطور دوستم داری؟
چطور میتونی بگی عاشقمی؟
من جدا"دلیلشو نمیدونم، اما میتونم بهت ثابت کنم
ثابت کنی؟ نه! من میخوام دلیلتو بگی
   
باشه.. باشه!!! میگم... چون تو خوشگلی،

صدات گرم و خواستنیه،

همیشه بهم اهمیت میدی،
دوست داشتنی هستی،
با ملاحظه هستی،
بخاطر لبخندت،

دختر از جوابهای اون خیلی راضی و قانع شد
متاسفانه، چند روز بعد، اون دختر تصادف وحشتناکی کرد و به حالت کما رفت

پسر نامه ای رو کنارش گذاشت با این مضمون

عزیزم، گفتم بخاطر صدای گرمت عاشقتم اما حالا که نمیتونی حرف بزنی، میتونی؟
نه ! پس دیگه نمیتونم عاشقت بمونم گفتم بخاطر اهمیت دادن ها
و مراقبت کردن هات دوست دارم
اما حالا که نمیتونی برام اونجوری باشی، پس منم نمیتونم دوست داشته باشم گفتم واسه لبخندات، برای حرکاتت عاشقتم
اما حالا نه میتونی بخندی نه حرکت کنی پس منم نمیتونم عاشقت باشم
اگه عشق همیشه یه دلیل میخواد مثل همین الان، پس دیگه برای من دلیلی واسه عاشق تو بودن وجود نداره
عشق دلیل میخواد؟
نه!معلومه که نه!!
پس من هنوز هم عاشقتم

عشق واقعی هیچوقت نمی میره
 این هوس است که کمتر و کمتر میشه و از بین میره
"عشق خام و ناقص میگه:"من دوست دارم چون بهت نیاز دارم
"ولی عشق کامل و پخته میگه:"بهت نیاز دارم چون دوست دارم "سرنوشت تعیین میکنه که چه شخصی تو زندگیت وارد بشه،
اما قلب حکم می کنه که چه شخصی در قلبت بمونه
نوشته شده در یک شنبه 25 فروردين 1392برچسب:,ساعت 11:38 AM توسط ادم وحوا| |

خدايا شمس الشموس گذشت ولي اي مهربانترين مهربانان براي يك دل شكسته همه لحظات، لحظه شمس الشموس است!!!

خدايا به"صبر ايوب" قسم كه مرحم دل هاي شكسته باش و هر چه را دوست دارند عطايشان كن!!!

خدايا به "بزرگي و مهرباني تو" قسم كه به يك چشم بر هم زدن گره ناراحتي و غم و غصه هاي زندگي عاشقان را باز كن!!!

خدايا به"علم مكتب نرفته اهل بيت" قسم كه براي انان كه  اشتياق درس خواندن دارند شرايط ادامه تحصيل را برايشان فراهم فرما!!!

خدايا به "روزي حلال" قسم كه به انسان هاي نيك سرشت و نيك طبع كاري مطابق سيلقه و شان و شايستگيشان  عنايت فرما!!!

خدايا به "پادشاه شايسته پيامبر بودن، حضرت سليمان" قسم كه به انان كه قلب پاكي دارند و نمي توانند درد كودكان كار را تحمل كنند روزي بي حساب عنايت فرما!!!

خدايا به"درياي پر از ارامش" قسم كه به دل هاي پاك درگير استرس، ارامش وافر و اسايش روان بسيار ببخش!!!

خدايا به" بزرگي و قدرت نعمت فهم و شعور" قسم كه  همه انسان ها همديگر را درك كنند و بهمند!!!

خدايا به"قدرت تو براي رساندن نهنگ به يونس غرق شده در دريا" قسم كه حبيب و حبيبه و محبوب و محبوبه را به هم برسان!!!

خدايا به"صبر و پيروزي " قسم كه به انسان هاي صبور كه در از دست دادن چيزي فقط حسرت و تحمل را تجربه مي كنند پيروزي شيرين را نصيبشان فرما!!!

خداي به" شكوه و جلال تو" قسم كه براي انسان هاي فهيم و پشيمان از گذشته، توانايي و دانايي و قدرتي عنايت فرما كه با درك صحيح در روزها و ساعات باقي مانده، تولدي دوباره را تجربه داشته باشند!!!

خدايا به"زيبايي بي نهايت زندگي اما كوتاه" قسم كه به انانكه تصميم براي شروع دوباره دارند نهايت لذت و شادي از روزهاي باقي مانده را نصيبشان فرما!!!

خدايا به:"اميد گل زيباي زندگي" قسم كه ارزو و اميد و رويا را در باغچه دل انسان هاي پاك سرشت و پاك نيت بكار!!!

خدايا به "زيبايي با هم بودن" قسم كه از انسان هاي با ايمانت تنهايي و تهي بودن را جدا كن!!!

خدايا به انان كه قلبي پاك و دلي دريايي و اعتقادي درست دارند ارامش و اميد و ارزو و ارمان و يك زندگي پر از خاطره عنايت فرما!!!

 

نوشته شده در یک شنبه 25 فروردين 1392برچسب:,ساعت 9:14 AM توسط ادم وحوا| |

لازم است گاهی از خانه بیرون بیایی و خوب فکر کنی ببینی باز هم می‌خواهی به آن خانه برگردی یا نه ؟!
 
لازم است گاهی از مسجد ، کلیسا و .... بیرون بیایی و ببینی پشت سر اعتقادت چه میبینی ترس یا حقیقت ؟!
 
لازم است گاهی از ساختمان اداره بیرون بیایی ، فکر کنی که چه‌قدر شبیه آرزوهای نوجوانیت است ؟
 
لازم است گاهی درختی ، گلی را آب بدهی ، حیوانی را نوازش کنی ، غذا بدهی ببینی هنوز از طبیعت چیزی در وجودت هست یا نه ؟!
 
لازم است گاهی پای کامپیوترت نباشی ، گوگل و ایمیل و فلان و بهمان را بی‌خیال شوی ، با خانواده ات دورهم بنشینید ، یا گوش به درد دل رفیقت بدهی و ببینی زندگی فقط همین آهن‌پاره‌ی برقی است یا نه ؟!
 
لازم است گاهی بخشی از حقوقت را بدهی به یک انسان محتاج ، تا ببینی در تقسیم عشق در نهایت تو برنده ای یا بازنده ؟!
 
لازم است گاهی عیسی باشی ، ایوب باشی ، انسان باشی ببینی می‌شود یا نه ؟!
 
و بالاخره لازم است گاهی از خود بیرون آمده و از فاصله ای دورتر به خودت بنگری واز خود بپرسی که سالها سپری شد تا آن بشوم که اکنون هستم... آیا ارزشش را داشت ...؟!   
 
  
 زیبائی در فراتر رفتن از روزمره گی‌هاست
نوشته شده در یک شنبه 26 فروردين 1392برچسب:,ساعت 9:9 AM توسط ادم وحوا| |

غصه هایت که ریخت، تو هم همه را فراموش کن

دلت را بتکان

اشتباهایت وقتی افتاد روی زمین

بگذار همانجا بماند

فقط از لا به لای اشتباه هایت، یک تجربه را بیرون بکش

قاب کن و بزن به دیوار دلت ...

دلت را محکم تر اگر بتکانی

تمام کینه هایت هم می ریزد

و تمام آن غم های بزرگ

و همه حسرت ها و آرزوهایت ...

باز هم محکم تر از قبل بتکان

تا این بار همه آن عشق های بچه گربه ای هم بیفتد!

حالا آرام تر، آرام تر بتکان

تا خاطره هایت نیفتد

تلخ یا شیرین، چه تفاوت می کند؟

خاطره، خاطره است

باید باشد، باید بماند ...

کافی ست؟

نه، هنوز دلت خاک دارد

یک تکان دیگر بس است

تکاندی؟

دلت را ببین

چقدر تمیز شد... دلت سبک شد؟

حالا این دل جای "او"ست

دعوتش کن

این دل مال "او"ست...

همه چیز ریخت از دلت، همه چیز افتاد و حالا

و حالا تو ماندی و یک دل

یک دل و یک قاب تجربه

یک قاب تجربه و مشتی خاطره

مشتی خاطره و یک "او"...

خـانه تـکانی دلـت مبـارک

نوشته شده در شنبه 24 فروردين 1392برچسب:,ساعت 9:13 PM توسط ادم وحوا| |

همــــیشـه دقــیقآ وقـــــتی پـُر از حـــرفی

وقتـــی بغــــض میکـــُنی

وقتـــی دآغونــــی
وقــــتی دلــِت شکــــستـ ه

دقیقــــا همیـــن وقـــــتآ

انقــــدر حـ ـرف دآری کـــ ه فقــط میتونــی بگـی :

"بیخـــیآل"...


نوشته شده در شنبه 24 فروردين 1392برچسب:,ساعت 8:54 PM توسط ادم وحوا| |

دل منم خیلی چیزا میخواد.. دلم میخواد هر۱۲ ماه سال زمستون باشه دلم میخواد هرشب که میخوابم  صدای بارون به گوشم برسه دلم میخواد صب که از خواب بیدار میشم وپشت پنجره بیرونو نیگامیکنم ببینم داره از اسمون بارون میباره دلم میخواد هر وقت که چشامو باز میکنم هیچ ناراحتی تو زندگیم نباشه دلم میخواد می تونستم  درسمو ادامه میدادم اما دیگه هیچ اشتیاقی ندارم دلم میخواس ی کار خوب داشتم تا نصف روزمو سرگرم بودم به جای اینکه الکی بشینم توی خونه ووقتمو بیهوده هدر بدم دلم میخواست اینقد پول داشتم که بی ریا هر دختر بچه ای رو که گوشه ی خیابون میدیدم تو سرما وگرما نشسته وداره فال میفروشه بهش کمک میکردم دلم میخواست میرفتم ی جای اروم برای ی مدت کوتاه ی جای دور کنار ی دریای اروم  اونوقت ساعت ها روی ماسه های کنار دریا می نشستمو   به دریا نگاه میکردم وبه صدای موجاش گوش میدادم دلم میخواس همه درکم میکردن دلم میخواس  هرکسی رو که دوس داشتم راحت به دستش می اوردم دلم میخواست هیچ وقت حسرت چیزی رو نخورم که میخواستمشو نتونستم به دستش بیارم دلم میخواست برمیگشتم به گذشته دلم میخواست  ی فرصت دوباره بهم میدادن تا دوباره زندگیمو از نو شروع کنم اما دیگه دیر شده خیلی دیر شده حالا فقط منمو منو ی دنیا پشیمونی .حسرت .تنهایی. ارزو .ورویا.وسوالایی که هیچ وقت نتونستم جوابی براش پیدا کنم .حرفایی که نتونستم هیچ وقت راحت به زبون بیارم .ادمایی که هیچ وقت نتونستن ی دل سیر ببینمشون .لحظه هایی که خیلی راحت از دست دادمشون .حالا فقط من موندمو ی عالمه حس تهی .اه ای خدا دیگه تازگیا دوستی ماهم کم رنگ شده ببین چقد خراب شدم  حالا حتی توان اینکه ی چیزی رو با تمام وجود ازت بخوام رو هم ندارم اینقد تهی وخالی شدم خدایا کمکم کن ..... 
نوشته شده در شنبه 24 فروردين 1392برچسب:,ساعت 8:31 PM توسط ادم وحوا| |

دلم میخواد همه شاد و خوشبخت باشن.

دلم میخواد همه عاشق باشن

دلم میخواد همه بی خیال و راحت باشن

دلم میخواد همه بگذرند یعنی بگذارند و بگذرند.

دلم میخواد همه دیونه باشن.

دلم میخواد همه راحت باشن

دلم میخواد کسی  ناراحت و تنها نباشه

چیکار کنم برای همه ؟؟؟؟؟

تنها نباشید تنهایی درد بزرگیه

عاشق باشید عاشقی رسم قشنگیه

خوشبخت باشید

یعنی بخواهید که خوشبخت باشید

اینها همه در توانایی همه ما هست

فقط کافیه که بفهمیم و بخواهیم.

نوشته شده در شنبه 24 فروردين 1392برچسب:,ساعت 1:45 PM توسط ادم وحوا| |

برنامه ریزی ، آوردن آینده به زمان حال است تا بتوانید همین الان کاری برای آن انجام دهید. آلن لاکین

نقد و ارزیابی بی کینه ، پاداشی است که ارزش آن را باید دانست .  اُرد بزرگ

از این نکته مشوق تر نمی توان که بشر دارای قدرت انکار ناپذیری است که می تواند با یک مجاهدت آزادی زندگی خود را اعتلا دهد اگر کسی در جهت رویا و تخیل های خویش راه برود و کوشش کند و آن زندگانی ای را که در عالم خیال برای خود مجسم کرده است فراهم سازد با موفقیتی که در لحظه های عادی غیر منتظره است مواجه خواهد شد. هنری ترو

اگر آغاز زندگی ات با سپیده دم و روز همزاد  گشت همواره در جست و جوی چراغ و پناهگاهی برای شبانگاهان باش ، و اگر درشب و سیاهی  آغاز شد از امید در خود چراغی بیافروز که پگاه خوشبختی نزدیک است. اُرد بزرگ

آن هنگام که تاب زیستن در خلوت دل از کف دهید ، زندگانی در لبهایتان جاری شود . و صدا ، موسیقی دلنوازی ست که بدان ، اوقات گذرانید و دل ، خوش دارید .اما به ترنم این گفتار نیمی از اندیشه تان معصومانه مقتول گردد . که تفکر ، شاهین ملکوت است و در قفس کلام ، بالهای خود را شاید که بگشاید ، اما پرواز نتواند . جبران خلیل جبران

مردانی که بیشتر از حقوق و هنجار زنان پشتیبانی می کنند خود بیشتر از دیگران به نهاد زن می تازند . اُرد بزرگ

مانند آسمان بخشنده ومانند زمين افتاده باش ، رمز زندگي همين است. مولير

هر وقت خواستی در کار کسی شیطنت کنی، اول خودت را به جای او بگذار! . ژول ورن

دشمن ابزار نابود ساختن آدمی را ، در  درون سرای او جست و جو می کند . اُرد بزرگ

دانای روشندل کسی است که به فرمان دیو از راه یزدان پاک جهان آفرین برنگردد. بزرگمهر

در زندگی بايد دو  عامل را هدف زندگی قرار داد :
۱- رسيدن به آنچه که می خواهی
۲- لذت بردن از آن
لوگان پيرسال اسميت

کاش نادر شاه همچنان زنده بود و می توانستم در رکابش برای سربلندی ایران شمشیر بزنم . کریم خان زند 

صرفه جويي بخودي خود هنر و منبع درآمد است. سه نه ك

رنجدیده ! اگر بکوشی تا چیزی از مال خویش را به مردم بذل کنی بی تردید رستگاری . جبران خلیل جبران

کارمندان نابکار ، از دزدان و آشوبگران بیشتر به کشور آسیب می رسانند.  ارد بزرگ

از دواج قرارداد دونفره ای است که در همه دنیا اعتبار دارد. مارک تواین

نبوغ ، جوهر تفکر است . ژان پل ساتر

اندیشه و انگاره ای که نتواند آینده ای زیبا را مژده دهد ناتوان و بیمار است . اُرد بزرگ

آنکه ثروت خود را باخت ، زیاد باخته است ولی آنکه شهامت خود را باخت پاک باخته است . سروانتس

بردروم ریپورتس : مدام برای انجام وظایف و کارهای اصلی خود وقت ایجاد کنید . هر روز برای انجام کارهای فردا برنامه ریزی کنید . چند کار کوچک را که باید حتما انجام شوند همان اول صبح انجام دهید . سپس بلافاصله به سراغ وظایف اصلی و مهم بروید و کار را تا به اتمام رساندن آنها ادامه دهید.

آنکه پیاپی  سخنتان را می برد ، دلخوش به شنیدن سخن شما نیست . اُرد بزرگ

دیو کین و دیو سخن چینی گزنده است . سخن چین هرگز جز به دروغ لب نمی گشاید . گفتارش همیشه بی فروغ است .دو روی و سخن چین از مهر یزدان بی بهره اند و از او در هراسند . بزرگمهر

تاسف ، ابرسیاهی است که آسمان ذهن آدمی را تیره می سازد در حالی که تاثیر جرائم را محو نمی کند  . جبران خلیل جبران

اندیشه دریایی است که مروارید آن فلسفه و فرزانگی است . یحیی برمکی

هنگامی که می خواهی وظیفه و بایسته خویش را انجام دهی از کسی فرمان نگیر .  اُرد بزرگ

مهم نيست اگر زمين بخوريد، مهم دوباره برخاستن است . ونيسنت لمباردي

همای بخت بر شانه ات نخواهد نشست مگر آنکه شانه ای به گستره و پهنای کوهستان داشته باشی . اُرد بزرگ

اگر با خونسردی گناهان کوچک را مرتکب شدیم ، روزی می رسد که بدترین گناهان را هم بدون خجالت و پشیمانی مرتکب می شوبم . شوپنهاور

زندگي از سه جزء تشكيل شده است:آنچه بوده ، آنچه هست و آنچه خواهد بود.بيائيد تا از گذشته براي حال استفاده كنيم و در حال چنان زندگي كنيم كه زندگي آينده بهتر باشد. شكل دادن به زندگي وظيفه خودمان است . به صورتي كه آنرا بسازيم ، اين بازسازي مايه زيبايي و يا مايه شرمساري ما مي شود. وير 

برای رسیدن به کامیابی نباید از شکست های پیشین خیلی ساده بگذرید ، شناخت موشکافانه آنها ، پیشرفت شما را در پی خواهد داشت . اُرد بزرگ

اگر  کوه با همه سنگینی و عظمت و صلابت  که وی راست فرمان شاه را سبک دارد تیره رای خیره سری بیش نیست . بزرگمهر

انديشه هاي ما ، آري و نه گفتن هاي ما ، و اگر و اما گفتن هاي ما ، همه با همان ضرورتي از درون ما رشد می كنند كه ميوه از دل درخت ، به هم مر بوط و با هم خويشاوندند ، و همه از يك اراده، يك وضع جسماني، يك خاك ، و يك خورشيد نشان دارند  . فردریش نیچه

غير ممكن ها را انجام دادن نوعي لذت است . والت ديسني

به روزگار شیرین رفاقت سفره ی خنده بگسترید و نان شادمانی قسمت کنید . به شبنم این بهانه های کوچک است که در دل ، سپیده می دمد و جان تازه می شود  . جبران خلیل جبران

هنرها تنها تقلید محض واقعیت خارجی نیستند و اگر برخی آثار هنری چنین بودند در حقیقت در برابر رسالت عالی خود کاذب می نمودند. شوپنهاور

انسان برتر از ابرانسان بسيار دور  است  . فردریش نیچه

پیران فریبکار، آتش زندگی جوانانند . اُرد بزرگ

آیا زندگی آنقدر عزیز ، و صلح آنقدر شیرین است که به بهای زنجیر و اسارت خریداری شود ؟ . پاتریک هانری

نخستین قانون موفقیت تمرکز است . یعنی همه نیروهای خود را روی یک نقطه متمرکز کنید ، مستقیما به سراغ همان بروید و به چپ و راست منحرف نشوید . ویلیام ماتیوس

خموشی در برابر بدگویی از دوستان ، گونه ای دشمنی است . ارد بزرگ

حاشا که آواز آزادی از پس میله و زنجیر به گوش تواند رسید و از گلوگاه مرغان اسیر . جبران خلیل جبران

برترین دانش ها یزدان پرستی است . بزرگمهر

دوست بجای چتریست که باید روزهای بارانی همراه شما باشد . پل نرولا

یگانه راه برای افزودن خوشبختی بر روی زمین آن است که تقسیمش کنیم . پول شرر

آدمهای بزرگ و اندیشمند ، بسیار اشک می ریزند . اُرد بزرگ

زندگی روزانه شما پرستشگاه شما و دين شماست .آنگاه كه به درون آن پای می نهيد، همه هستی خويش را همراه داشته باشيد . جبران خلیل جبران

بخش عمده ی تاریخ حدس است و بقیه تعصب. ویل دورانت

نوشته شده در جمعه 23 فروردين 1392برچسب:,ساعت 1:7 PM توسط ادم وحوا| |

ببار باران

گناهانم زياد است

ببار باران

دلم محتاج اب است

ببار باران

كوير جان من خشك است

ببار باران

دلم از خستگي رنگين است

ببار باران

كه خانه ساختيم و شكستيم دل

ببار باران

گسستيم مهرو نبستيم دل

ببار باران

كه اتيش دلم خاموش نمي گردد

ببار باران

كه چشمانم نمي بارد

ببار باران

كه مهر مادري هم كم شده

ببار باران

مروت را كشتند و خاكستر شده

ببار باران

 كه دلدارم نمي ايد

ببار باران

نفسهايم نمي ايد

ببار باران

كه جنگل تشنه لب هست

ببار باران

زمين خسته، خواب هست

ببار باران

كه گل ها منتظر هستند

ببار باران

كه چتر دوستيها بسته هستند

ببار باران

همه غم ها به جان من فرو رفت

ببار باران

كه عشق و عاشقي بر باد رفت

ببار باران

كه شويد رنج و محنت را

ببار باران

كه امد فصل رويش ها

ببار باران

كه اوازت خوش است بر گوش

ببار باران

كه دست عاشق و معشوق نيست بر دوش

ببار باران

كه دوستان را داديم به بادي

ببار باران

كه ياران را نكرديم ياري

ببار باران

 نمي رويد بدون تو گل عشقي

ببار باران

كه بي منت محبت ميكني مشتي!

ببار باران

 همه ما را فراموش كرده اند

ببار باران

همه بذرها به زير خاك كرده اند

ببار باران

كه اسان دل بريديم

ببار باران

كه مهر و دوستي را سر بريديم

 تقديم همه قلبهاي شكسته

نوشته شده در سه شنبه 20 فروردين 1392برچسب:,ساعت 7:22 PM توسط ادم وحوا| |

از خداوند مي خواهم...................................................................

قدرتي براي دستانم............................................... كه گره گشا باشد

قدرتي براي پاهايم......................... كه به سوي حل مشكلات گام بردارد

شخصيتي براي وجودم.............................. كه ذهن كسي را درگير نكند

احساسي براي قلبم............................ كه روح و روان كسي را خرد نكند

اميدي براي جانم......................................... كه دست نااميدها را بگيرد

پاكيزگي براي نفسم.................................... كه نفس كسي را الوده نكند

ايماني براي چشمانم ...........................................كه نامحرمي را نيازارد

وجداني براي رفتارم...................... كه كسي را درياي وابستگي غرق نكند

دركي براي گوش هايم........................ كه اطرافيانم را درك كند و بفهمد

منطقي براي فلسفه ام....... كه با قلم و گفتارم حتي دشمنانم را به تفكر وادارد

سكوتي براي دهانم...................................... كه محرم همه شنيده ها باشد

ادبي براي كلامم..................................... كه بي جهت هتك حرمت نكند

تواضعي براي روحم...................... كه كسي را با چاقوي غرور زخمي نكند

نكنه سنجي براي سخن گفتنم........................... كه نابجا و بيجا سوال نپرسد

ايماني براي اعتقاداتم..........................................كه همه را ببيند و بشنود

امين............................................................................................

 

 

 

نوشته شده در یک شنبه 18 فروردين 1392برچسب:,ساعت 7:0 PM توسط ادم وحوا| |

دستان  من پر از اميال شيطاني

چشمان من پر از خيال حيواني

روح و روان من پر از هوس پنهاني

اميد و ارزوي من پر از گناه پنهاني

احساس من پر از پستي بسيار

نگاه من پر از مستي بيمار

افكار من پر از دعوت به زشتي ها

نياز من پر از شهوت پليدي ها

راست مي گويي"حسم را تباه نكن"

ولي افسوس تصور تو دست من نيست!

 و چگونه در دستاني كه پر از اميال شيطانيست به دنبال گل مي گردي!

پس نياز نيست گل يا پوچ كنيم!

نوشته شده در یک شنبه 18 فروردين 1392برچسب:,ساعت 4:39 PM توسط ادم وحوا| |

wz87l0vz3x5uk21kog1.jpg

گـل یا پــوچ؟

دستتــــــ را باز نکن، حســم را تباه مکــن

بگذار فقط تصــــــور کنم ..

که در دستانتــــ

برایـــم کمی عشق پنهـــان است ..

نوشته شده در شنبه 17 فروردين 1392برچسب:,ساعت 10:43 PM توسط ادم وحوا| |

با دلي پر از غم!

دستاني پر از زخم!

چشماني پر از اشك!!

احساسي پر از رشك!!

لبهايي پر از دعاها!!!

نگاهي پر از سوال ها!!!

روحي پر از خستگي!!!!

قلبي پر از دلبستگي!!!!

مي نويسم...............

خداوندا روزگار روزگار عجيبي است!

 قلب كساني را كه دوستشان داريم  مي شكنيم!!

 و احساسشان را جريحه دار ميكنيم!!!

 و با انتظارات بيجا ازارشان مي دهيم!!!!

و با سوالات بي جواب درياي وجودشان را متلاطم ميكنيم !!!!!

 اما خم به ابرو نمي اوريم چرا؟

خداوندا اي مهربانترين مهربانان، خوبان زمينيت مرا بخشيده اند تو هم مرا عفو كن..............

 

نوشته شده در شنبه 17 فروردين 1392برچسب:,ساعت 5:29 PM توسط ادم وحوا| |

دلم گرفته!

 

به اندازه وسعت تمام دلتنگی های عالم

 

شيشه قلبم آنقدر نازك شده

 

كه با كو چكترين تلنگری ميشكند

 

دلم مي خواهد فر ياد بزنم

 

ولي واژه ای نمی يابم

 

كه عمق دردم را در فرياد منعكس كند

 

فريادی در اوج سكوت

 

كه هميشه برای خودم سر داده ام

 

دلم به درد می آيد

 

وقتی سر نوشت را به نظاره مينشينم

 

كاش می شد پرواز كنم

 

پروازی بی انتها تا رسيدن به ابدييت...

نوشته شده در چهار شنبه 14 فروردين 1392برچسب:,ساعت 8:35 PM توسط ادم وحوا| |

 

بی تو ای آغاز

ای آغاز  ای آغاز احساسم

برای واژه گفتن ها

دگر...

انگار دستانم نمی آیند

.... انگشتان من خالیست

و بغضی در صدای مرده ام جاریست

صدایم درد می خواند و می گریم.... ولی در صورتم لبخند می ریزد

دراعماق فراموشی است ، می خوابم

و کم کم در سکوت خواب می میرم

تو ای احساس  نورانی

مرا در باد می بینی ؟

که در آغوش این افکار سرگردان دیوانه رها یم ،

چون صدای باد می پیچم !

دلم دریاست...

ولی ابرم ، پر از احساس باریدن

پر از اشکم پر ازتنهایی دیوانه گردانی که خاموشم

که هیچ از هیچ  می گویم

غرور مرده ام ، تنها به فردا راه می یابم

دلم می خواست فردا را به فریادی فرو ریزم

و دیگر با سکوتی تلخ

دنیا را نمی ماندم

نمی گفتم

نمی خواندم

و در یک انتظار "بی تو تا آخر"

نمی رفتم

دلم مرداب دوری بود

نگاهت بر سکوتم رنگ می آویخت

و رنگ پاک دستانت مرا از کوچ می آورد

سکوتم را صدا می کرد

مرا در اسمان پاک احساست رها می کرد

چرا اندوه را از من جدا می کرد؟

نمی دانم ......

و امروز از تو رویایی فقط مانده

دلم در قاب احساست تک و تنها رها مانده..

من امروز عاشق بادم

صدای بغض و فریادم

دلم فریاد انبوه است

غمم اندازه ی کوه است

تو را هر روز می بینم

و هر روز از کنار آن خیابان رد پای رفتن را ........  آه

و تو انگار در خوابی

همیشه

صبح ها حتی

من از فریاد لبریزم

و تو خوابی........                                و تو خوابی................................
نوشته شده در چهار شنبه 14 فروردين 1392برچسب:,ساعت 7:30 PM توسط ادم وحوا| |

دلم تنگ است اما هنوز تو در آن جا می شوی ، چقدر ابعاد بودنت عجیب است
نوشته شده در سه شنبه 13 فروردين 1392برچسب:,ساعت 12:8 AM توسط ادم وحوا| |

زندگی بسیار مسحور کننده است

فقط باید با عینک مناسبی به آن نگریست

(دوما)

.

.

.

شیرینی یکبار پیروزی به تلخی صد بار شکست می ارزد . . .

(سقراط)

.

.

.

هرکس بخواهد کاری را انجام دهد راهش را پیدا می کند

و هر کس نخواهد کاری را انجام دهد ، بهانه اش را . .

نوشته شده در سه شنبه 13 فروردين 1392برچسب:,ساعت 11:54 AM توسط ادم وحوا| |

راهــ کـِـﮧ میـروے

عَقــَـب میـمــانَــم•••

نـَه بـَـرای اینـکـِـﮧ نـَخواهَـم با تــُـ[♥]ــو هـَـم قــَـدم باشَـم

میـخواهـم پا جاے پاهایـَـت بگــُـذارَـم

میـخواهـَـم مـُـراقبـَـت باشَم

میـخواهـَــم رد پایـَـت را هیچ خیابانـے در آغوش نکـِـشـَــد

تـــُـ[♥]ـو فــَـقـَـط بـَــراے مـَـنے•••

 

نوشته شده در سه شنبه 13 فروردين 1392برچسب:,ساعت 11:27 AM توسط ادم وحوا| |

دیگه اشک نمیریزم نمیدونم دارم بزرگ میشم یاسنگ؟؟؟

نوشته شده در سه شنبه 13 فروردين 1392برچسب:,ساعت 11:22 AM توسط ادم وحوا| |


 عاشق شدن

 To laugh until it hurts your stomach.

آنقدر بخندی که دلت درد بگیره 
 


 To find mails by the thousands when you return from a
 vacation.
 بعد از اینکه از مسافرت برگشتی ببینی
 هزار تا نامه داری 
 


 To go for a vacation to some pretty place.
 برای مسافرت به یک جای خوشگل بری 
 


 To listen to your favorite song in the radio.
 به آهنگ مورد علاقت از رادیو گوش بدی

 To go to bed and to listen while it rains outside.
 به رختخواب بری و به صدای بارش بارون گوش بدی 
 


To leave the Shower and find that
 the towel is warm

از حموم که اومدی بیرون ببینی حو له ات گرمه ! 
  
 

 To clear your last exam.
 آخرین امتحانت رو پاس کنی 
 

 To receive a call from someone, you don"t see a
 lot, but you want to.
 کسی که معمولا زیاد نمی بینیش ولی دلت
 می خواد ببینیش بهت تلفن کنه 
 


 To find money in a pant that you haven"t used
 since last year.
 توی شلواری که تو سال گذشته ازش استفاده
 نمی کردی پول پیدا کنی 
  
 

 To laugh at yourself looking at mirror, making
 faces.  
  برای خودت تو آینه شکلک در بیاری و
 بهش بخندی !!! 
  
 

 Calls at midnight that last for hours.
 تلفن نیمه شب داشته باشی که ساعتها هم
 طول بکشه 
  
 

 To laugh without a reason.
 بدون دلیل بخندی 
  
 

 To accidentally hear somebody say something good
 about you.
 بطور تصادفی بشنوی که یک نفر داره
 از شما تعریف می کنه 
  
 

 To wake up and realize it is still possible to sleep
 for a couple of hours.
 از خواب پاشی و ببینی که چند ساعت دیگه
 هم می تونی بخوابی ! 
 

 To hear a song that makes you remember a special
 person.
 آهنگی رو گوش کنی که شخص خاصی رو به یاد  شما
 می یاره 
  
 

 To be part of a team.
 عضو یک تیم باشی 
 

 To watch the sunset from the hill top.
 از بالای تپه به غروب خورشید نگاه کنی 
 

 To make new friends.
 دوستای جدید پیدا کنی 
  
 

 To feel butterflies!
 In the stomach every time
 that you see that person.
 وقتی "اونو" میبینی دلت هری
 بریزه پایین ! 
  
 

 To pass time with
 your best friends.
 لحظات خوبی رو با دوستانت سپری کنی 
  
  
  
To see people that you like, feeling happy
 .کسانی رو که دوستشون داری رو خوشحال ببینی
 
 
 See an old friend again and to feel that the things
 have not changed.
 یه  دوست قدیمی رو دوباره ببینید و
 ببینید که فرقی نکرده 
  
 

 To take an evening walk along the beach.
 عصر که شد کنار ساحل قدم بزنی 
  
 

To have somebody tell you that he/she loves you.
 یکی رو داشته باشی که بدونید دوستت داره


 To laugh .........laugh. ........and laugh ......
 remembering stupid
 things done with stupid friends.

یادت بیاد که دوستای احمقت چه کارهای
  احمقانه ای کردند و بخندی
 و بخندی و 
 ....... باز هم بخندی 
 

 These are the best moments of life....
 اینها بهترین لحظه‌های زندگی هستند 
 

 Let us learn to cherish them.
 قدرشون روبدونیم 
 

 "Life is not a problem to be solved, but a gift to be enjoyed"
 زندگی یک
 مشکل نیست که باید حلش کرد بلکه یک
 هدیه است که باید ازش لذت برد 
  
************ ****
 وقتی
 زندگی 100 دلیل برای گریه کردن به تو نشان میده

تو 1000 دلیل برای خندیدن بهش نشون بده

نوشته شده در دو شنبه 12 فروردين 1392برچسب:,ساعت 6:12 PM توسط ادم وحوا| |

به دنبالم نیا امروز
كه من
بی تاب دیروزم
چه دلتنگم از این باران
كه می بارد
بروی عشق من امروز
برو دیگر مرا نشكن
شكستم من همان دیروز
همان دیروز
كه تو رفتی

نوشته شده در دو شنبه 12 فروردين 1392برچسب:,ساعت 2:47 PM توسط ادم وحوا| |

دهانم پُر از حرف است

 حيف با دهان پُر نبايد سخن گفت

نوشته شده در دو شنبه 12 فروردين 1392برچسب:,ساعت 2:44 PM توسط ادم وحوا| |

چه بى تفاوت زندگى میکنند آدم ها

بى آنکه بدانند

در گوشه اى از دنیا

تمام دنیاى کسى شده اند

نوشته شده در دو شنبه 12 فروردين 1392برچسب:,ساعت 2:43 PM توسط ادم وحوا| |

حــواسم را ...
پرت کرده ای ...
آنقـــــــــدر دور ...
که دیگر ... یــادم نیست
تو رفته ای و من ...
حـــــــواسم نیست
نوشته شده در دو شنبه 12 فروردين 1392برچسب:,ساعت 2:39 PM توسط ادم وحوا| |

همیشه آخرین سطر برایش می‌‌نوشتم
 " روزی بیا که برایِ آمدن دیر نشده باشد "
 می‌ نوشتم
 " روزی بیا که هنوز دوستت داشته باشم ، که هنوز دوستم داشته باشی‌ "
 می‌ نوشتم
 در نبودنت به تمام ذرات زندگی‌ کافر شده ام
 جز ایمانِ به بازگشتِ تو
 امروز برایِ شما می‌‌نویسم
 یقینا آمده است
 ولی‌ روزی که من از هراسِ دیوار ها
 خانه را که نه
 خودم را ترک کرده
بودم

نوشته شده در دو شنبه 12 فروردين 1392برچسب:,ساعت 2:36 PM توسط ادم وحوا| |

روزی لقمان به پسرش گفت: امروز به تو 3 پند می دهم که کامروا شوی.
اول اینکه سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری!
دوم اینکه در بهترین بستر و رختخواب جهان بخوابی!
سوم اینکه در بهترین کاخها و خانه های جهان زندگی کنی!!!

پسر گفت:ای پدر ما یک خانواده بسیار فقیر هستیم چطور من می توانم این کارها را انجام دهم؟!!

لقمان جواب داد:
اگر کمی دیرتر و کمتر غذا بخوری هر غذایی که میخوری طعم بهترین غذای جهان را می دهد.
اگر بیشتر کار کنی و کمی دیرتر بخوابی در هر جا که خوابیده ای احساس می کنی بهترین خوابگاه جهان است.
و اگر با مردم دوستی کنی ، در قلب آنها جای می گیری و آنوفت بهترین خانه های جهان مال توست!

نوشته شده در یک شنبه 11 فروردين 1392برچسب:,ساعت 10:15 PM توسط ادم وحوا| |

چه عدالت جالبی

 من با دل مینویسم

 تو با چشم میخوانی

 تــــازه

اگر بخوانی
 
 
نوشته شده در یک شنبه 11 فروردين 1392برچسب:,ساعت 8:43 PM توسط ادم وحوا| |

قول صادق هدایت : "قصه فقط یک راه برای فرار از آرزوهای ناکام است

نوشته شده در یک شنبه 11 فروردين 1392برچسب:,ساعت 8:39 PM توسط ادم وحوا| |

كودك معصومي كه با هزار اميد از تو مي خواهد از او روزنامه بخري! روزنامه بخر شايد او تنها اميد يك خانواده باشد!

پيرمردي كه در سر چهارراه شيشه ماشين را تميز مي كند بگذار اين كار را بكند شايد چشم و اميد كساني باشد كه چشم به راهند!

وقتي دختر جوان از سر ناچاري از تو يك ادرس را مي پرسد ادرس را بگو و نگاهت را درويش كن او ناموس ديگران است!

وقتي در يك فروشگاه دختر جوان فروشنده است فقط خريدت را بكن نگذار نان او اجر شود و وقتش را بيهوده نگير!

هنگامي كه در صف بانك پيرمردي نگران در صف است مي تواني با دادن جايت به او؛ او را خوشحال كني!

هنگاهي كه دختري با شما دوست شد بدانيد وابستگي ارمغان ان است پس مي توانيد با بهترين كار زندگي و خوشبختي اينده او را نجات دهيد!

وقتي در يك فروشگاه مواد غذايي زن جوان با فرزند در بغلش مشغول جمع كردن وسايل است مي تواني با كمك كردن به او تمركزش را بيشتر كني!

وقتي در يك نانوايي زن جوان تنها مشتري زن نانوايي است مي تواني با دادن جايت به او كمك بزرگي به او كرده باشي!

وقتي در مترو پيرزني با دستاني لرزان ميله را محكم گرفته مي تواني صندليت را به او ببخشي!

وقتي در رابطه پاك دوستي؛ با برخي كارها ذهن دوستت را مشغول كرده اي مي تواني با شفاف سازي مسايل ارامش را به او برگرداني!

هنگامي كه در پشت ماشين نشستي مي تواني با ترمز گرفتن براي عبور ان عابر پياده شادي اندكي را به او هديه كرده باشي!

بجاي بوق زدن در سر چهارراه به ماشيني كه باعث ترافيك شده، لبخندي زده و به او اجازه عبور بدهيد!

"براي سنگين تر نشدن ترافيك گاهي اوقات با لبخند حق تقدم خودتان را تقديم ديگري كنيد!

وقتي خانم جوان در حال پارك است مي توان با بوق نزدن درتمركز پارك كردن به او كمك كرد!

وقتي شخصي بخاطر قرار گرفتن در يك موقعيت خاص دچار استرس شده، شما با لبخند و جملات زيبا اميد را به او هديه دهيد!

بياييد گل اميد و مهرباني را به همديگر هديه بدهيم!!!

 

 

 

نوشته شده در جمعه 9 فروردين 1392برچسب:,ساعت 11:17 AM توسط ادم وحوا| |

بياييد تضادها را از بين ببريم:::

تا مي توانيم ولخرجي مي كنيم اما دست هاي محبتمان تهي و خاليست!

دوردسترين ستارگان را كشف كرده ايم اما در كشف قلب عزيزانمان كاري نمي كنيم!

براي ديدن فيلم هاي بي محتوي وقت مي گذاريم اما براي همكلام شدن با خانواده وقت نداريم!

براي برنده شدن در بانك حساب باز مي كنيم اما براي برنده شدن در اخرت حساب و كتاب نداريم!

پشت خط تلفن مودبانه و محترمانه سخن مي گوييم اما در برابر عزيزانمان از كلمات مودبانه و محترمانه خبري نيست!

در برابر كارهاي خوب ديگران تشكر كم رنگي مي كنيم اما در برابر بديهايشان زخم زبانمان پاياني ندارد!

محبت ديگران را بحساب خوبي خودمان برداشت مي كنيم اما بي محبتي انها را بحساب بدي خودشان!

كارهاي اشتباه ديگران را مي بينيم اما گناهان خودمان را به روي خودمان نمي اوريم!

از انتقاد ديگران ناراحت مي شويم اما صحبت هايمان با غيبت شروع مي شود!

دستان خالي كساني كه از دنيا مي روند را مي بينيم اما براي كمك به مستحقان دست و دلمان مي لرزد!

از محبت كردن به خواهرمان با هزار بهانه طفره مي رويم اما اگر در جستجوي محبت باشد غيرتي خواهيم شد!

عشق را مقدس و محترم مي دانيم اما به ادمهاي عاشق دلشكسته بهايي نمي دهيم!

گفتن و نوشتن را خوب ياد گرفته ايم اما عمل كردن را فراموش كرده ايم!

از سخنان شيرين لذت مي بريم اما با رفتارمان كام همه را تلخ مي كنيم!

بازيگران هاليود و باليود را مي شناسيم اما خانواده اي را كه خانه اي فقيرانه در كوچه خودمان دارند نمي شناسيم!

هميشه اعتقاد داريم كه بايد زندگي را ساده گرفت اما نمي دانم چرا خودمان زندگي را سخت مي گيريم!

تجربه گرسنگي را كه سخت و ازار دهنده است داريم اما براي سير كردن همسايه گرسنه قدمي بر نمي داريم!

با اينكه مي دانيم غم سخت و سنگين است اما در شاد كردن دلهاي غمگين پيش قدم نمي شويم!

ديگران را به سادگي و بي ريايي دعوت مي كنيم اما خودمان رنگين كمان هستيم!

در مشكلات ساده دست ياري ديگران را مي خواهيم اما به كسي كه در چاه افتاده است توجهي نمي كنيم!

در سختي ها دستهاي دعايمان رو به اسمان دراز است اما در شاديها شكر گزار نيستيم!

و..................................................

در دنيايي پر از تضاد زندگي مي كنيم بياييد تضادها را از بين ببريم.

نوشته شده در پنج شنبه 8 فروردين 1392برچسب:,ساعت 8:49 AM توسط ادم وحوا| |

از قديم گفته اند "حرف چون از دل برايد لاجرم بر دل نشيند"

خدايا وقتي جنس دلش از الماس ايمان؛جنس افكارش ازگوهر پاك و جنس محبتش از مرواريد درخشان  است كه:

بديها و شيطنت ها و نامردي هاي  مرا بخشيده است!

درخواست ها و سوالات نابجايم را چشم پوشي كرده است!

زشتي ها و ظلم ها و بي ادبي هاي مرا پاك كرده است!

كج خلقي ها و كج انديشيهاي مرا تحمل كرده است!

چگونه مي توانم وابستگي و دلبستگي اش را كم كنم؟؟؟!!!

چون او شايسته بهترين و زيباترين هاست.و فقط بهترين و پاكترين و زيباترين عشق مي تواند در كنار او تصوير بي الايش زندگيش را تكميل نمايد.

نوشته شده در چهار شنبه 7 فروردين 1392برچسب:,ساعت 7:10 AM توسط ادم وحوا| |

 

گاهی اوقات باید سکوت کرد شاید خداهم حرفی برای گفتن داشته باشد.گاهی انقدر فریادمی کشیم وازنداشته هایمان می نالیم که فرصتی نمی دهیم خداهم حرفی بزندشاید پاسخ همه ی نداشته هایمان درهمان سکوتی است که مدت هاست ازخود دریغ کرده ایم  ان قدربه درهای بسته چشم می دوزیم که درهای باز را نمی بینیم شاید گاهی باید نگاهمان راگسترده ترکنیم شاید خدا را درکوچه پس کوچه های گمشده قلبمان پیداکردیم شاید پیداکردیم همان دری راکه  مدت هاست  کسی ان را نکوبیده همان دری که وقتی ازان ناامید بازگشتیم کلیدش را به اقیانوس فراموشی ها سپردیم ازترس ان که دوباره به یاد بیاوریم خوبی هایش را صبوری هایش را واز همه مهم تر بخشندگی هایش را  گاهی اوقات ان قدر به خوشبختی های دیگران می نگریم وافسوس می خوریم که خوشبختی خود را نمی بینیم ایا تابه حال به این فکرکرده ای که خوشبختی من درچیستکه من چه می خواهم نه دیگرانگاهی یک فنجان تفکر داغ بدک نیست با عمق وجود ان را سر بکشیم واز گرمایش استفاده کنیم با یک فنجان تفکر داغ موافقی     


  گاهی اوقات


 

 

نوشته شده در چهار شنبه 7 فروردين 1392برچسب:,ساعت 1:19 AM توسط ادم وحوا| |

به جای پــــاکــــ کردن اشــــکـــهایتان

آنهایی که باعث گــــریـــــــــه تان می شوند را پــــاک کنید . . .


نوشته شده در یک شنبه 4 فروردين 1392برچسب:,ساعت 8:46 PM توسط ادم وحوا| |

سخت است وقتي كه با وجود مصدوميت به بازي ادامه مي دهيد اما متهم مي شويد به كم كاري!!

سخت است وقتي كه بخاطر يك هيجان قادر نيستيد سوالات را جواب بدهيد اما متهم مي شويد به درس نخواندن!!!

سخت است وقتي كه با وجداني نهان از سوال شما برداشت سو مي شود اما متهم مي شويد به بي حيايي!!!

سخت است وقتي كسي را دوست داريدو بايد در راهي ديگر قدم بگذاريد اما متهم مي شويد به نامردي!!!

سخت است وقتي كه سوالات ازمون را جواب مي دهيد و نگاهتان بر مي گردد اما متهم مي شويد به تقلب!!!

سخت است وقتي با پاي پياده به ازمون برسيد چون پول تاكسي نداشتيد اما متهم مي شويد به تاخير!!!

سخت است وقتي حقيقتي را بدانيد و بايد رازدارش باشيد اما متهم مي شويد به بي اعتمادي!!!

سخت است وقتي حرف براي گفتن است و بايد خاموش بود اما متهم مي شويد به بي احترامي!!!

سخت است وقتي چشمان زيبايي در كنارت هست و نبايد ببيني اما متهم مي شويد به خجالتي!!!

سخت است وقتي حس زيباي لمس كردن هست و وجدانت بيدار اما متهم مي شويد به بي احساسي!!!

سخت است وقتي با كسي رابطه ات خوب است اما از ترس وابستگي ان را بروز نمي دهيد اما متهم مي شويد به دل شكستن!!!

سخت است وقتي كه مسير درست را مي دانيد و بايد در مسير ديگري قدم بگذاريد اما متهم مي شويد به ديوانه!!!

سخت است وقتي كه روحت زخم خورده است و كم كار كرده ايد اما متهم مي شويد به كم كاري!!!

سخت است وقتي كه با تمام پس اندازت براي كسي هديه خريده اي اما متهم مي شويد به خسيسي!!!

بياييد منصف باشيم و كسي را در دادگاهي ناعادلانه راي ندهيم كه قضاوت درست و واقعي فقط كار خداست فقط كار خداست!

نوشته شده در یک شنبه 4 فروردين 1392برچسب:,ساعت 5:31 PM توسط ادم وحوا| |


Power By: LoxBlog.Com